بقعه سید رکن الدین یزد ؛ عمارتی با زیبای هنر اسلامی دوره آل مظفر

بقعه سید رکن الدین
خانه دیدنی های یزد بقعه سید رکن الدین یزد ؛ عمارتی با زیبای هنر اسلامی دوره...
زمان مطالعه: 5 دقیقه
نظرات:0
اطلاعات تکمیلی بقعه سید رکن الدین یزد
شهر : یزد
آدرس : یزد، محله وقت الساعت، خیابان مسجد جامع، کوچه وقت الساعت
نوع جاذبه گردشگری : تاریخی
ساعت بازدید : از ساعت ۸ تا ۲۰
روز بازدید : همه روزه به جز جمعه ها بعدازظهر
هزینه بلیط گردشگران ایرانی : رایگان
هزینه بلیط گردشگران خارجی : Free
بهترین زمان بازدید : چهارشنبه ها ویژه بانوان است

 

با یزدنیوز همراه باشید تا با یکی دیگر از زیبای های شهر یزد آشنا شوید.

سید رکن الدین که بود؟

این عمارت در سال ۷۲۵ هجری قمری (۱۳۲۴ میلادی) به دست سید رکن الدین محمد قاضی، عارف و دانشمند قرن هشتم هجری قمری، تحت عنوان مدرسه «رکنیه» بنا شده و هم اکنون محل دفن خود او نیز هست (روزگاری رسم بر این بود که وقتی سازنده مدرسه می میرد، جسدش را در همان مدرسه دفن می کردند).

بقعه سید رکن الدین

سید رکن الدین یکی از نوادگان امام زاده جعفر، که یکی از زیارتگاه های مورد احترام یزدی هاست، می باشد. سید رکن الدین مردی بود عالم، حکیم و کریم و پدرش سید نظام الدین ازعلمای علم ریاضی بود. سید رکن الدین از دوران جوانی تا پایان زندگانی اش معروف بود به تاسیس زیج، رصد خانه، انشاء قنوات، عمارات و بنای مدرسه و مسجد و بقعه و بیت الادویه یعنی دواخانه که بعضی از آن ها تا این زمان باقی است مانند بقعه خود او و مسجد جامع یزد.
امروزه از مدرسه رکنیه و آن میزان درجه علم و دانش، تنها همین بقعه سید رکن الدین و عنوان میدان روبروی آن یعنی میدان وقت الساعت باقی مانده است.

معماری بقعه

این بقعه دارای سه فضا است: میانسرا ، ایوان و فضای زیر گنبد زیبای آن. عظمت و زیبایی این مکان چشم ها را خیره می کند. این بنا در گذشته چنین ساکت نبوده است. روزگاری در کنار این مدرسه، رصدخانه، کتابخانه، مسجد، بیت‌الادویه، دارالشفا و خانقاه قرار داشته است. زمانی دانشجویان، علما و تشنگان کسب علم می آمدند و می رفتند، مسئله می پرسیدند، به دنبال جواب می رفتند … حیف که از آن مجموعه ی پر رفت و آمد تنها بخشی از آن مدرسه که به بقعه سید رکن الدین شهرت دارد، باقی مانده است.

آرایه های متعددی نظیر آرایه‌ های گچی برجسته، آرایه‌ های گچی قالبی، آرایه‌ های گچی فتیله‌ ای، کتیبه‌ های نقاشی، نقاشی‌ های تزئینی، آرایه‌ های طلا کاری و آرایه‌ های کاشی کاری همه در این بنا به کار گرفته شده اند.
فضای زیر گنبد پلانی چهار ضلعی دارد. گنبد این بنا از نوع دو پوسته پیوسته و به شکل شبدری ساخته شده است که به انواع کاشی‌های معرق به رنگ سفید، آبی فیروزه‌ ای و لاجوردی مزین گشته است.

بقعه سید رکن الدین

بقعه سید رکن الدین در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۱۴ با شماره ثبت ۲۴۶ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

داستان سید رکن الدین در کتاب «یزد در سفرنامه»

در کتاب «یزد در سفرنامه»، علی اصغر مهاجر در مورد سرگذشت سید رکن الدین چنین می نویسد:
” اگر خسته نبودیم به مدفن امیر رکن الدین می رفتیم زیرا که این مرد محترم در اوایل قرن هشتم مدرسه ای در یزد ساخت که هم کتابخانه داشت و هم رصدخانه. رصد خانه سید رکن الدین دو مناره داشت. روی یکی از مناره ها یک مرغ فلزی تعبیه شده بود که همراه با گردش آفتاب حرکت می کرد و همیشه رو به خورشید می ایستاد. این مرغ فلزی به اضافه چندین دایره، مقداری چرخ دنده، ابزار آلات، طناب های مفصل و غیره ساعت، روز، ماه و سال را از ترکی و عربی گرفته تا فارسی و رومی و همچنین منازل مختلف قمر و پنج نوبت نماز و چیز های دیگر را نشان می داد. اما حیرت انگیزتر از این رصدخانه و ساعت و تقویم آن، سرگذشت خود امیر رکن الدین است؛ زیرا بنا به برخی روایات افراطی اتابک یزد با جناب سید که گویا به جهت همین کارهای خیر و وجیه المله بوده سر ناسازگاری  پیدا می کنند و مدام در کمین بوده تا زهر چشمی از او بگیرد. در همین اوقات یک نفر مسیحی خیلی پولدار به یزد می آید و در و دیوار شهر را می پسندد و همانجا مقیم می شود. تصادفا عده ای از دوستان مهتر نسیم عیار به خانه این مسیحی دستبرد می زنند و پیش از فرار سر او را هم گوش تا گوش می برند. اتابک یزد دل به دریا می زند و می گوید سید رکن الدین به جهت تعصب مذهبی، پیروان خود را تیر کرده است و آن مسیحی واجب الاحترام را کشته اند. سید بیچاره را می گیرد. اول دستور می دهد تا از درختان گز مقداری ترکه بکنند و در آب نعیم آباد بخیسانند. پس از آنکه ترکه ها نرمش  کافی پیدا کردند سازنده رصد خانه را برهنه می کنند و به تمام سطح چوب بر بدن او هزار چوب می زنند. ضربه ها آنقدر کافی به مقصود بوده که از خرده های پوست تن سید رکن الدین یک کیسه پر می کنند. البته در شأن آن سید والامقام نبود که خم به ابرو بیاورد. اتابک از مقاومت حریف حظ می کند و دستور می دهد تا همانطور برهنه سوار شترش کنند و در کوی و برزن بگردانند و اوباش و اراذل متلک بارش می کنند. برای آنکه این کارناوال، با شکوه تمام برگزار شود مقدار زیادی پشگل گوسفند به دست طلبه ای می دهند تا در حین حرکت کارناوال به سر و روی سید بریزد. بدیهی است که گردش چند ساعته کارناوال در آن هوای گرم مایه تشنگی سید می شود و لذا بدون آنکه به روی  خود بیاورد تقاضای آب میکند. عده ای از میان جماعت اوباش که زیاد خورده بودند توی کوزه ادرار می کنند و به دست سید می دهند. اینکه سید کوزه را سر کشیده یا نه روایت سابق الذکر مطلبی بیان نمی دارد. خلاصه سید رکن الدین را با آن حال خراب سر انجام به قلعه ای می برند و در چاه آن قلعه زندانیش می کنند. عجیب آنکه مدتی بعد سید رکن الدین توسط پایمردی پسرش برات آزادی  می گیرد و همان مردم رجاله او را از چاه بیرون می کشند و یکسر می برند به دارالحکومه و در حال احترام کرسی قضاوت را زیر پایش می گذارند تا هر چه بخواهد فرمان دهد. اما این مرد صاحب کرامت در یزد بزرگ شده بود و بزرگواری او به پهنای کویر بود، دستور داد آن مردی را که با دست خود به پیکر او چوب زده بود بیاورند. هزار اشرفی به او انعام داد زیرا هزار ضربه چوب زده بود. بعد نوبت آن طلبه پشکل افشان رسید و مقداری نیم پهلوی طلا به سرو رویش نثار کرد. آنگاه یک ظرف پالوده ی آماده کردند و با دست قاشق قاشق به دهان آن مردی گذارد که کوزه پر از ادرار را به دست سید داده بود”.

بقعه سید رکن الدین



نظر شما :

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید