استفاده از کرسی دریزد
۱۹۰۹ میلادی،
خاطرات دکتر گریفلید
بیشتر ببینید : مجموعه ای از عکسهای قدیمی استان یزد
استفاده از کرسی دریزد
استفاده از کرسی در یزد -خاطرات دکتر گریفلید،۱۹۰۹ میلادی،۱۰۹ سال قبل
کرسی وسیلهای است که برای گرمشدن در زمستان در خانهها بهطور سنتی استفاده میشده است.
در افغانستان کرسی با نام آن «صندلی» شناخته شدهاست.
جعفر شهری در کتاب طهران قدیم می نویسد
کرسی از میز یا چهارپایهای چوبی به اندازه ۱x۱ متر و گاهی مستطیلی شکل تشکیل شدهاست
که حدود سه وجب بلندی دارد.
آن را با لحافی بزرگ در اندازههای حدودی ۴x۴ یا ۷x۷ متر میپوشانند
تا گرمای حاصل از منقل از زیر میز خارج نشده و به هدر نرود.
سپس روی لحاف را با جاجیم، ترمه یا چادر شب سفیدی تزئین کرده
و به تناسب بزرگی و کوچکی کرسی، یک مجمعه یا سینی مسی برای قرار دادن
چراغ، سماور، ظرف میوه و سایر خوراکیها روی آن قرار میدهند.
برای نشستن و خوابیدن سافراد دور کرسی معمولاً از چند متکا، بالش و پشتی استفاده میشود.
تشک پای کرسی معمولاً کوتاهتر اما پهنتر از تشک معمولی است،
بهطوریکه با قرار گرفتن در چهار طرف کرسی، لبههای آن روی هم نیفتاده و ناهموار و ناراحت نباشد.
گذاشتن کرسی در روز و ساعتی مبارک انجام میشد و بزرگ خانواده باید در آن شب با پاکتی شیرینی وارد خانه میشد.
از نمونههای نوین کرسی میتوان به کرسی نفتی و کرسی برقی اشاره کرد.
بهطور سنتی، برای گرمکردن کرسی از بخاریهای زغالی استفاده میکردند،
ولی با پیشرفت فناوری، بهتدریج استفاده از بخاری برقی نیز رایج شد
در زیر این میز و تشکیلاتی که وصفش رفت، یک منقل قرار میگیرد
که حرارت مطبوع زیر کرسی را تأمین میکند.
آماده کردن آن بهطور سنتی روشی مخصوص به خود را داشتهاست:
ابتدا ته و درزهای منقلی را با گچ خیس کرده کاملاً میپوشاندند.
سپس داخل آن را خاکستر الک کرده میریختند و وسط خاکسترها را گود کرده،
خاکه زغال ریخته، آتش زغال میگذاشتند و باد میزدند
تا آتش زغال به خاکه زغالها برسد. سپس به آهستگی و ملایمت روی آن را با کفگیر خاکستر داده،
خاکسترهای دور منقل را به دور خاکهها و آتش رو برگردانده، فشرده و صاف میکردند.
سپس منقل را برای از بین رفتن بوی زغال مدتی در فضای آزاد باقی گذاشته
و سپس زیر کرسی قرار میدادند.
هر چند ساعت یکبار یک لایه از خاکستر روی آن را پس زده، آتشش را تند میکردند.
این روش آتش کردن مخصوص اولین منقلی بود که زیر کرسی قرار داده میشد.
از اینجا به بعد، هربار منقل را “خاکه رو خاکه” میکردند.
به این ترتیب که آتش باقیماندهٔ ته منقل را با خاکانداز برداشته، خاکه تازه در منقل ریخته، آتش را مجدداً رویش میریختند و خاکستر میدادند