یاد بود مرحوم دکتر جلال مجیبیان
قبل از انقلاب
تاریخ یزد
بیشتر ببینید : مجموعه ای از عکسهای قدیمی استان یزد
دیدار رییس مجلس دکتر عبداله ریاضی از یزد
یاد بود مرحوم دکتر جلال مجیبیان – دیدار رییس مجلس دکتر عبداله ریاضی از یزد بیمارستان شیرخورشید (بهمن )
دکتر جلال مجیبیان یکی از افراد متخصص تاثیر گذار در شهر یزد است
که در سال ۱۳۰۴ در محله تل شهریزد متولد شد
به مکتب بی بی سکینه ملا قرآن آموخت
و دردبستان بدر تصدیق گرفت
ودوره دبیرستان رادر دبیرستان مارکار و کیخسروی گذراند
و توانست در سال ۱۳۳۴ از دانشگاه تهران در رشته زنان و زایمان فارغ التحصیل شود
و بعد از گذراندن دورههای تخصصی IVF و سونوگرافی در آمریکا و آلمان به یزد بازگشته
و با همت خود توانست اولین بیمارستان خصوصی استان را که با نام خود ایشان شهرت یافته است ،بسازد
و با ارائه خدمت صادقانه به اقشار مختلف مردم یکی از خوشنامان دیار دارالعباده شود
که کمتر کسی است که با شنیدن نامش به یاد کارهای ماندگار ش نیافتد.
سال ۱۳۳۴ تخصص زنان و زایمان را از دانشگاه تهران گرفتم
و بعد از گذراندن دورههای تخصصی IVF و سونوگرافی در آمریکا و آلمان
برای خدمت به مردم کشورم به ایران بازگشته و مدت ۱۵ سال است که با هلال احمر همکاری دارم .
از سال۱۳۴۲(تاریخ تاسیس بیمارستان مجیبیان)
تاکنون حدودا بین ۱۳۰۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰۰ گواهی ولادت در بیمارستان توسط خودم یا پزشکان همکار صادر گردیده .
از همان اوایل که به استان بازگشتم همکاری خود را با شیرخورشید یزد آغاز نمودم
بطوریکه هیچگونه امکاناتی از قبیل سرم و نخ بخیه در آن مرکز وجود نداشت
و حتی شیر خشک برای استفاده نوزادان به صورت بشکه های ۲۰۰ کیلویی از خارج از کشور خریداری میشد .
همچنین به خاطر دارم که در سال ۱۳۳۴ در روستاهای شهرستان تفت سیل بسیار زیادی آمد
و من بهمراه مدیرعامل وقت هلال احمر ( آقای ولی رشتی ) ب
رای کمک رسانی به مردم عازم مناطق سیل زده شدیم
و توانستیم در آنجا خدمات لازم را انجام دهیم .
دکتر جلال را که یزدیها سالهاست با عنوان دکتر مجبیبان میشناسند
بیش از ۵۰ سال است که در یزد بیمارستانی با نام خود دارد و در کار مداوای بیماران است.
دکتر جلال مجیبیان می گوید من تصمیم گرفتهام “یکقرنی در مقابل ذوالقرنین” بشوم.»
تصویرگر اراده مردی است که گردبادهای زمانه او را از میدان بهدر نکرده
و تغییر هیچ مدیریت و رویهای- حتی با وجود برخی مضایق در دورههایی
ارادهاش را در پیمودن مسیری که صواب میپنداشته تغییر نداده.
نصیحت به جوانها که از زندگی خود لذت ببرید و کاری نکنید
که در هنگام پیری چیزی برای گفتن نداشته باشید.»